نمونه کار تولید محتوا:

نگاهی به کتاب قبیله اساتید اثر تیم فریس

خواه این طور به نظر برسد که آدم­ های به ظاهر عادی کارهای خارق العاده انجام می دهند یا اینکه تیم فریس فرمول کار معنادار یا موفقیت را به هم ریخته است، در هر دو حالت کتاب قبیله اساتید اثر تیم فریس شگفت ­انگیز است.

 

تیم می گوید که حدود نیمی از کتاب را دوست خواهید داشت؛ عاشق حدود 20 درصدش خواهید شد و زندگی تان با حدود 10 درصد یا 17 مورد از پروفایل ها تغییر می کند. بله حق با اوست اما آنچه ذکر نکرده این است که احتمالا هرگز از آن 17 نفر کتاب قبیله اساتید در زندگی خود چیزی نشنیده اید و اکنون آنها را به عنوان مربیان واقعی یا مجازی دنبال می کنید. ثمین نصرت (Samin Nosrat) و سومان چینانی (Soman Chainani) دو نفر از این افرادی بودند که بلافاصله بر من تاثیر گذاشتند. ثمین به خاطر توانایی اش در بهبود مداوم، تعهد خستگی ناپذیر به هنرش و توانایی ادغام رشته های مختلف- آشپزی، تدریس، نوشتن- برای خلق اثری معنی دار بر من تاثیر گذاشت. و چون شما از بیرون به مسئله فکر می کنید، سومان وضعیت موجود را به چالش می کشد، کارهای دیوانه وار مانند ذوزنقه انجام می دهد و شب ­ها آرچی و عشق شما پیتر پان را می خواند.

شباهت کتاب قبیله اساتید با ابزارهای تایتان ها اثر تیم فریس

کتاب قبیله اساتید تیم فریس بسیار شبیه کتاب ابزارهای تایتان ها (Tools of Titans) است، اما در عین حال به روش های مختلفی نسبت به آن کتاب مفیدتر می باشد. تیم کتاب را با این عبارت  شروع می کند «او در حالی که با فلان، فلان، فلان مبارزه می کرد، این کتاب را فقط برای خودش نوشت.» اطمینان دارم که حقایق بسیاری در نیت او هست اما باور ندارم که کاملا محصول نهایی را نشان می دهد. واقعا فکر می کنم این کتاب بیشتر می خواهد بگوید که «قصد دارم به شما خوانندگان نشان دهم که فرمول کار معنادار واقعا چقدر پایدار است.»

فرمول کار معنادار تیم فریس در کتاب قبیله اساتید

فرمول کار معنادار که تیم فریس در کتاب قبیله اساتید معرفی می کند، چیزی شبیه این است:

مراقبه + چرت زدن + درون نگری + مطالعه + ثبت وقایع روزانه + تمرکز + عزم و اراده = زندگی معنادار.

دستیابی به این نتیجه آسان نیست و نیازمند تفکر عمیق و سخت کوشی است. اما سخت کوشی بخشی از این روند است. اگر در مسیر صحیح به پیش می روید، آن گاه هر از گاهی استراحت می کنید نه به این خاطر که چنین می خواهید بلکه به این دلیل که باید این کار را بکنید.

بخش های مختلف این فرمول را کمی با جزئیات بیشتری بررسی می کنیم:

مراقبه: حداقل 50% از پاسخ دهندگان مراقبه را به عنوان مهمترین بخش روز خود برای متمرکز ماندن نام می برند.

درون نگری: این ویژگی که به عنوان یکی از اثرات جانبی مراقبه شناخته می شود، سبب می شود همه مصاحبه شوندگان خصایصی چون خودآگاهی زیاد، میزان زیادی از همدلی نه فقط برای دیگران بلکه برای خودشان نیز نشان دهند. علاوه بر این، افراد دوست داشتند تا به دنبال فرصتی باشند که به ایده های کلی تر فکر کنند و در جهان حاضر باشند و در لحظه زندگی کنند.

عزم و اراده: بعد از 10 مصاحبه اول به خوبی روشن شد که 10000 ساعت برای مهارت واقعا چگونه است و چه احساسی دارد. مهارت یعنی دانستن آنچه که می خواهید و داشتن این ذهنیت که در مسیر دستیابی به خواسته هایتان با موانع موجود به پیش بروید.

مطالعه: اکثر مصاحبه شوندگان ادبیات ژرف و بینش آفرین که شرایط انسانی را برجسته می کنند، مطالعه می نمایند. نویسندگانی مثل ویکتور فرانکل، اولیور ساکس، و سلمان رشدی که آثارشان خشونت جهانی واقعیت را برجسته می کنند، در عین حال پوچی آن را نیز نشان می دهند. وقتی این کتاب ها را می خوانید، این درک را کسب می کنید که رنج شما منحصر به فرد نیست و زندگی می تواند همچون بازی دیده شود که در آن شکست و موفقیت از هم جدا نبوده و یا نقطه نهایی نیستند بلکه بخشی از چرخه ای بزرگتر می باشند.

ثبت وقایع روزانه: به عنوان بخشی از قدرت مراقبه و مطالعه، بسیاری از مصاحبه شوندگان در مورد حفظ دفتر ثبت وقایع روزانه، روند و پیوستگی روند نوشتن عمیق شدند. به علاوه، بسیاری از پاسخ دهندگان خود نویسندگان کتاب هایی هست که صرفا جنبه تجاری ندارند.

چرت زدن: همراه با مراقبه قدرت چرت زدن نیز به عنوان مکانیسم ثابتی برای حفظ تمرکز و کاهش خستگی ذکر شده است.

مفهوم انباشت استعداد در کتاب قبیله اساتید

یکی دیگر از روش های نگاه کردن به معادله موفقیت که تیم فریس در کتاب قبیله اساتید مطرح کرده، مفهوم «انباشت استعداد» است. این مفهوم به معنی قوی بودن در یک حوزه نیست بلکه مستلزم انباشت قدرت در حوزه های مختلف است. یعنی مثلا لازم نیست که حتما استاد ذن باشم یا هر شب 8.5 بخوابم و نیم ساعت خواب بعد از ظهر بکنم و بعد از پیاده روی روزانه ام به ثبت وقایع روزمره بپردازم. اما اگر بتوانم حداقل چند مورد از این فعالیت ها را در روال زندگی روزانه ام وارد کنم، این امر می تواند بسیار مفید باشد.

بخش هایی از کتاب قبیله اساتید تیم فریس

در زیر بخش هایی از کتاب قبیله اساتید تیم فریس آمده است. در برخی از این بخش ها توضیحات کوتاهی نیز جهت روشن کردن منظور تیم فریس آمده است:

این سوال که اگر این کار آسان تر بود، چطور می شد؟ سوال دوست داشتنی و تاثیرگذاری است. آسان است که خودتان را متقاعد کنید که کارها باید سخت باشند و اگر در کاری محدود نشوید یا مانعی نداشته باشید، چندان برایش تلاش نمی کنید. این محدودیت ها منجر به آن می شوند تا به دنبال مسیرهایی باشید که مقاومت بیشتری دارند و اغلب مشقت غیر ضروری در روند ایجاد می کند.

دنیا به خاطر خواسته‌های مبهم، ما را مجازات می‌کند و به درخواست‌های دقیق و ملموس پاداش می‌دهد. با این حال، تفکر آگاهانه آن است که تا می توانیم سوالاتی را که در ذهن داریم بپرسیم و به آنها پاسخ دهیم. اگر به دنبال سردرگمی و درد هستید، سوالات مبهم بپرسید اما اگر دنبال وضوح و شفافیتی باورنکردنی هستید و می‌خواهید به نتایج ملموس برسید، از خودتان سوالاتی واقعی و واضح بپرسید.

در این بخش تیم فریس به دنبال آن است که بگوید کیفیت بر کمیّت ترجیح دارد. این مفهوم در خلال صفحات کتاب قبیله اساتید آشکار شده است.

موفق نمی شوید چون هیچ ضعفی ندارید. موفق می شوید چون قدرت های منحصر به فرد خود را پیدا می کنید و بر توسعه عاداتی در این راستا تمرکز می کنید.

چیزی که واقعا در مورد کتاب قبیله اساتید تیم فریس دوست داشتم آن بود که چقدر انباشت استعداد در مورد هر فرد می تواند متفاوت باشد. اما آنچه مشترک است آن است که تمام افراد وقت می گذارند و تلاش می کنند تا کار کنند و با تفکر عمیق ترکیب منحصر به فرد خود را بیایند. این تفکر عمیق می تواند به معنای نابودی منحرف کننده ها، کنار گذاشتن تلفن همراه، قطع کردن اینترنت، پیدا کردن خلوتی برای خود، و بیساری از کارهای نه چندان راحت باشد.

برجسته ترین و موثرترین افرادی که می شناسم- خلاقانی با شهرت جهانی، میلیادرها، رهبران فکری و غیره- سفر زندگانی خود را به شکل 25% شناخت و پیدا کردن خویشتن و 75% خلق و آفرینش خویشتن می بینند.

این حقیقت صحت دارد اما شایان ذکر است که این 25% خود شناسی به اندازه همان 75% خلق خویشتن مهم است. تیم فریس به واقع ذکر می کند که حتی اگر بدانید که چه می خواهید، این دانستن تنها بخش کوچکی از سفر قهرمانی شماست.

هر چه روشن تر باشد که اهدافم چه هستند، راحت تر می توانم نه بگویم. دفترچه یادداشتی دارم که در آن انواع اهداف بزرگ و کوچک را که در طول ده سال گذشته داشته ام، ثبت کرده ام. وقتی وقت می گذارم تا بگویم که امیدوارم به چه چیزی دست یابم، راحت می توانم به این لیست مراجعه کنم و ببینم آیا بله گفتن مرا از رسیدن به هدفم بازمی دارد یا نه. در این هنگام است که در مورد جایی که بدان سمت می­روم و با بله گفتن خواهی نخواهی بدانجا می رسم، مبهم و سردرگم می شوم.

 

نمونه کار تولید محتوا :

سازه های نمایشگاهی ؛ مزایا و ریسک ها | نمونه کار تولید محتوا